vasael.ir

کد خبر: ۱۲۱۹۰
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۳۹۷ - ۲۰:۱۳ - 16 November 2018
درس خارج فقه الاجتماع / 103

فقه الاجتماع|خانواده یکی از بسترهای نیل به منزلت‌های متعالی اجتماعی است

وسائل ـ آیت الله مبلغی مباحث تشکیل خانواده را یکی از موضوعات فقه الاجتماع دانست و گفت: ما باید در فقه الاجتماع به آن بخش از منابع دینی که حامل وظائفی برای تشکیل خانواده است بپردازیم، چون تشکیل خانواده به معنای ایجاد بستر منتهی به منزلت‌های انتسابی برای فرزندان تازه تولدیافته است و البته در این راه باید نگاه جامعه‌شناسانه را دخالت دهیم.

به گزارش خبرنگار وسائل، آیت الله احمد مبلغی، در جلسه صد و سوم درس خارج فقه الاجتماع که در مدرسه آیت الله العظمی گلپایگانی برگزار شد، به بررسی تفاوت‌های چهارگانه منزلت انتسابی و منزلت اکتسابی پرداخت و گفت: اولاً منزلت انتسابی بر خلاف منزلت اکتسابی که با اراده شخص کسب می‌شود، خارج از اراده اوست و ثانیاً شکل‌گیری منزلت اکتسابی به خصوصیّات سنّی و توانایی‌ها و مهارت‌ها و به کارگیر این توانایی‌ها ربط و ارتباط دارد، در حالی‌که برای شکل‌گیری منزلت انتسابی شرط سنّی و توانایی خاصّ وجود ندارد.

استاد درس خارج حوزه علمیه قم در تشریح تفاوت‌های دوم و سوم بیان داشت: منزلت انتسابی یک منزلت قهری است و این بعد قهری با منزلت اکتسابی در جامعه رشد یافته و افزایش پیدا می‌کند و همچنین منزلت انتسابی زمینه‌ساز و سکوی پرش شخص منتسب به منزلت‌های اکتسابی است.

وی بررسی فقهی منزلت انتسابی را یک ضرورت دانست و عنوان داشت: با توجه به خصوصیّات چهارگانه مذکور برای منزلت انتسابی، فقه قاعدتاً باید به موضوع منزلت انتسابی توجه ویژه معطوف بدارد.

عضو مجلس خبرگان رهبری، موضوعات فقهی را از جنس عمل دانست و در همین راستا گفت: منزلت انتسابی یک منزلت غیر ارادی است و از فعل منتسِب (فردی که صاحب منزلت انتسابی است) سرچشمه نمی‌گیرد و به همین جهت نمی‌توان از آن در فقه بحث کرد اما اگر منزلت انتسابی را به دیگرانی که انتساب به آن‌ها تعلق پیدا کرده (منتسب له یعنی اعضای خانواده یا مجموعه‌هایی که منزلت از انتساب به آن‌ها شکل گرفته) نسبت دهیم چون پای فعل و اراد در میان است، می‌تواند یک موضوع فقهی قلمداد شود.

وی در تشریح موطن فقهی منزلت انتسابی بیان داشت: پیرو مباحث مقدماتی که گذشت، فقه هنگامی که به این موضوع منزلت انتسابی می‌پردازد می‌خواهد وظیفه دیگران را در قبال این امر مهم تعیین و مشخص کند و باید در این‌صورت اذعان کنیم که فقه هم می‌تواند و هم باید به موضوع ایجاد منزلت انتسابی ورود پیدا کند.

 

متن تقریر:

آیت الله مبلغی در جلسه گذشته موضوع «ایجاد و ارتقاء منزلت اجتماعی» را اولین موضوع فقهی استخراج شده از متون جامعه‌شناسی دانست و گفت: ایجاد و ارتقاء نوعی فعل است که می‌تواند موضوع فقه قرار گیرد و ما می‌توانیم این موضوع را از جامعه‌شناسی به فقه منقل کنیم و این پروسه با کشف افعال پیرامون این موضوع و با نگاه به وضعیت منزلت و با لحاظ محتوای علمی برگرفته از جامعه‌شناسی امکان دارد.

 

نقشه راه مباحث مرتبط با ایجاد منزلت اجتماعی

اولین مبحث در فقه منزلت اجتماعی، ایجاد منزلت است. تصور و اعتبار یک فعل تحت عنوان ایجاد منزلت یک امر مقبول و پذیرفتنی است و به همین جهت لازم است این فعل (ایجاد منزلت) را در فقه الاجتماع به عنوان یکی از موضوعات این رشته تخصصی فقهی مدّ نظر قرار دهیم.

هر جا از ایجاد منزلت اجتماعی سخن به میان می‌آید می‌توان آن‌را در دو بخش مورد بحث قرار داد:

  1. منزلت انتسابی؛
  2. منزلت اکتسابی.
  3. ابتدا لازم است منزلت انتسابی را موضوع شناسی کنیم و آنگاه پس از اتمام موضوع شناسی به بررسی حکم ایجاد منزلت انتسابی یا احکام آن در فقه بپردازیم.

 

موضوع شناسی منزلت انتسابی

منزلت انتسابی، منزلتی است که خاستگاه شکل‌گیری آن انتساب یک فرد به خانواده است. منزلت انتسابی از بدو تولد برای شخص پدید می‌آید و شکل‌گیری آن متناسب با وضعیت خانواده، پایگاه اجتماعی، دین، نژاد، جایگاه قومی و ... است.

به عبارت دیگر از آنجا که انتساب از بدو تولد شکل می‌گیرد، منزلت ناشی از آن نیز از همان بدو شکل‌گیری انتساب پدیدار می‌گردد، ما بر اساس این تعریف می‌توانیم تفاوت‌های بین منزلت انتسابی و اکتسابی را به دست آوریم.

 

تفاوت منزلت اکتسابی با منزلت انتسابی/ تفاوت در ارادی بودن

منزلت انتسابی بر خلاف منزلت اکتسابی که با اراده شخص کسب می‌شود، خارج از اراده اوست و ویژگی منزلت انتسابی در این است که از خود شخص نیست و محصول تلاش او نیست بلکه ناشی از نسبتی است که او به دیگران دارد.

خاستگاهی که این منزلت در آن و با تکیه بر آن شکل می‌گیرد انتساب است و نه اکتساب و انتساب نیز پدیده‌ای است که اراده در شکل‌گیری آن نقش ندارد و اگر کسی بکوشد که به گروهی منتسب شود، منزلتی که برای او پدید می‌آید انتسابی نیست بلکه اکتسابی است چون این منزلت از طریق کوشش و تلاش او به دست آمده است.

 

تفاوت منزلت اکتسابی با منزلت انتسابی/ تفاوت در نقش توانایی‌ها و شرائط فردی

تفاوت دوم این است که شکل‌گیری منزلت اکتسابی به خصوصیّات سنّی و توانایی‌ها و مهارت‌ها و به کارگیر این توانایی‌ها ربط و ارتباط دارد، در حالی‌که برای شکل‌گیری منزلت انتسابی شرط سنّی و توانایی خاصّ وجود ندارد.

 

تفاوت منزلت اکتسابی با منزلت انتسابی/ تفاوت در نحوه ایجاد و ارتقاء

تفاوت سوم این است که منزلت انتسابی، منزلتی است که به لحاظ آن می‌توان گفت انسان دارای بعد قهری اجتماعی است، بعدی که از انسان به هیچ عنوان جدا نخواهد شد و آنچه که این بعد قهری اجتماعی را برای انسان از حین تولد ایجاد می‌کند منزلت انتسابی است، کودک انتساب دارد به مجموعه‌ای که جایگاه و امکانات خاص خود را دارند و انتساب به آن‌ها برای کودک تولد یافته منزلت انتسابی ایجاد می‌کند اما با منزلت اکتسابی بعد اجتماعی برای انسان شکل نمی‌گیرد بلکه با منزلت اکتسابی بعد اجتماعی انسان و نقش او در جامعه افزایش پیدا می‌کند و این افزایش به این معنا نیست که با منزلت اکتسابی شخص، واجد بعد اجتماعی می‌شود بلکه آنچه انسان را وارد بعد اجتماعی می‌کند منزلت انتسابی است.

 

تفاوت منزلت اکتسابی با منزلت انتسابی/ تفاوت در زمینه‌سازی

تفاوت چهارم این است که منزلت انتسابی نقش سکوی پرش را برای شخص جهت نیل به منزلت‌های دیگر اجتماعی بازی می‌کند. منزلت انتسابی میزان قوت و ابعاد و لایه‌های آن فرد را در کسب و احراز منزلت‌های اجتماعی اکتسابی دارای توانایی متناسب با خود می‌کند. پس منزلت انتسابی فضا دهنده و مجال دهنده و زمینه‌ساز به منزلت اکتسابی است.

 

ضرورت بررسی فقهی منزلت انتسابی

تا اینجا تعریف و تفاوت‌های منزلت‌های انتسابی و اکتسابی صورت گرفت. اما برای بررسی فقهی منزلت انتسابی لازم است ابتدائا به دو نکته توجه کنیم.

نکته اول این است که با توجه به همراه بودن منزلت انتسابی از بدو تولد و عامل بودن منزلت انتسابی برای برخوردار شدن انسان از بعد اجتماعی به صورت قهری و سکوی پرش بودن منزلت انتسابی برای شخص جهت کسب منزلت‌های اجتماعی، فقه قاعدتاً باید به موضوع منزلت انتسابی توجه ویژه معطوف بدارد.

به بیان دیگر از آنجا که منزلت انتسابی دارای مؤلفه‌های جدی و تعیین کنده در سطح اجتماع است فقه نمی‌تواند به چنین موضوعی بی‌توجهی نشان دهد بلکه فقه اگر بخواهد به جامعه ورود پیدا کند باید به منزلت انتسابی به عنوان یک بستر کلان عطف توجه جدِّی و کارشناسی پیدا کند.

 

نکته دوم این است که ما در اینجا با یک پرسش مواجه هستیم که اگر این پرسش را پاسخ دهیم فقه الاجتماع می‌تواند به مباحث منزلت بپردازد و اگر نتوانیم جواب دهیم، بحث منزلت با همه اهمیتش نمی‌تواند در فقه مطرح شود.

 

موضوع شناسی منزلت انتسابی

پرسش این است که آیا می‌توان گفت منزلت انتسابی از آن جهت که غیر ارادی است، از مدار فعل ایجاد منزلت که در فقه الاجتماع موضوع قرار می‌گیرد خارج است و جایگاهی در فقه ندارد؟ فعل ارادی موضوع فقه است و چیزی که تحت الاراده نیست نمی‌تواند موضوع فقه قرار گیرد.

این پرسش را می‌توان این‌طور پاسخ داد که ما گاهی ایجاد منزلت را به فرد منتسِب (فردی که صاحب منزلت انتسابی است) نسبت می‌دهیم و گاه ایجاد منزلت انتسابی را به دیگرانی که انتساب به آن‌ها تعلق پیدا کرده (منتسب له یعنی اعضای خانواده یا مجموعه‌هایی که منزلت از انتساب به آن‌ها شکل گرفته) نسبت می‌دهیم. بله در ارتباط با فرد منتسِب اصل فقه قابلیت دخالت ندارد چون منزلت او یک امر غیر ارادی و خارج از حیطه فعل ارادی است که موضوع مسائل فقهی قرار می‌گیرد.

 

تشریح موطن فقهی منزلت انتسابی

اما ما می‌توانیم منزلت انتسابی را به دیگران نسبت بدهیم و اگر چنین نسبتی به دیگران معقول است، تصور فعل ایجاد منزلت انتسابی، تصور درستی است و فقه هنگامی که به این موضوع می‌پردازد می‌خواهد وظیفه دیگران را در قبال منزلت انتسابی تعیین و مشخص کند و باید در این‌صورت اذعان کنیم که فقه هم می‌تواند و هم باید به موضوع ایجاد منزلت انتسابی ورود پیدا کند.

با این حساب ما باید در فقه الاجتماع به آن بخش از منابع دینی که حامل وظائفی برای تشکیل خانواده است بپردازیم، چون تشکیل خانواده به معنای ایجاد بستر منتهی به منزلت‌های انتسابی برای فرزندان تازه تولد یافته است. البته در این راه باید نگاه جامعه ‌شناسانه را دخالت دهیم و مباحث اینچنین را از حیث جامعه‌شناسی بررسی کنیم تا از موضوع فقه الاجتماع خارج نشده باشیم.

 

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۳ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۰:۵۲
طلوع افتاب
۰۶:۱۴:۳۶
اذان ظهر
۱۳:۰۳:۵۶
غروب آفتاب
۱۹:۵۲:۳۴
اذان مغرب
۲۰:۱۰:۳۹